
انسان موجودی اجتماعی است و به ناچار مهم ترین مسئله ی زندگی اجتماعی او ارتباط با هم نوعانش است. چون ارتباط مستقیم، یعنی ارتباط بدون واسطه ی اذهان با یکدیگر (مثلاً از طریق نگاه) میان افراد شدنی نیست؛ بنابراین بشر نیاز به ابزاری دارد. عمده ترین ابزار انسان برای ارتباط با هم نوع خود، زبان است. زبان وسیله ی بیان تفکر و اندیشه و انتقال آن به دیگری است.
زبان دستگاه منسجمی از نشانههای صوتی یا نوشتاری است که طبق قواعد مشخصی با یکدیگر ترکیب می شوند و برای نمایش و انتقال معانی و اندیشه ها توسط انسانهای متعلق به یک گروه اجتماعی یا فرهنگی خاص به کار برده میشود.
زبان به عنوان پدیده ای زنده و پویا، همواره در حال بازسازی خویش است. این پدیده در بستر جامعه رشد می کند و متاثر از سطح دانش و روابط انسان و دگرگونی های اجتماعی و علمی جوامع انسانی است. گستره کار زبان را باید فراتر از ایجاد ارتباط بین انسانها دانست.
در حقیقت زبان عمیقا با درک مردم از ارزش ها و هویت آمیخته است و در فراهم آوردن امکان اندیشیدن، شکل گیری شخصیت، ساخت هویت فردی و اجتماعی و ایجاد فرهنگ نقش دارد. زبان، مهمترین عامل پیوند معنوی، فرهنگی و تاریخی در بین مردمان است و هویت بسیاری از ملتها به زبان آنها گره خورده است.
آنچه که در حال حاضر در جوامع و فرهنگهای مختلف انسانی دیده می شود وجود نه یک زبان که زبانهای بسیار و متفاوت است. این گوناگونی های زبانی، زمینه ساز بحث های بسیاری است و پرسشهایی از این دست که فلان زبان آیا لهجه است یا گویش یا اصولا زبان چیست و لهجه یا گویش کدام است، همیشه مطرح بوده اند. در جامعه شناسی زبان به پرسشهایی از این دست با هدف طبقهبندیی انواع گوناگون زبان، پاسخ داده می شود. زبان البته موضوعی مهم، پیچیده و مناقشه آمیز در مباحث روز علوم اجتماعی نیز است.
در زبانشناسی برای طبقه بندی گونه های زبانی ملاک های زبانشناختی به کار می رود. در اینجا مقصود از گونه زبانی چیزی است که مشخص نمی شود زبان است، یا گویش، یا لهجه.
هرگاه در یک اجتماع دو گروه از افراد از نظامی ارتباطی استفاده کنند و گفته های همدیگر را از طریق کلام (و نه با توسل به ایما و اشاره) به رغم تفاوتها، متوجه شوند؛ آن دو گروه با گویش های متفاوت یک زبان سخن می گویند (مانند ترکمنی و ترکی). اما اگر تفاوتها در حدی باشد که این فهم مشترک برقرار نشود و امکان مفاهمه و تعامل وجود نداشته باشد؛ آن دو گروه با دو زبان مختلف سخن می گویند (مانند روسی و فارسی). در این مورد اگر درک متقابل وجود داشته باشد اما تفاوتهای زبانی به خصوص در سطح آوایی و واژگانی مشهود باشد؛ دو گروه لهجه های متفاوت از یک زبان دارند (مانند فارسی مشهدی و فارسی اصفهانی).
تفاوت زبانها معمولا در همه سطوح زبانی یعنی واژگانی، دستوری و آوایی است و آنقدر این تفاوتها زیاد است که امکان درک متقابل را فراهم نمی سازد. هر چند ممکن است این زبانها خود از زبان دیگری متولد شده باشند و در طول زمان با پذیرفتن تغییر و تحول بسیار، ضمن حفظ رابطه خویشاوندی به جایگاه یک زبان مستقل رسیده باشند اما با این حال هم ریشه بودن و اشتقاق و استخراج، معیاری در زبانشناسی نیست. در نظر بسیاری از زبانشناسان، معیار اساسی تمایز زبان و گویش توانایی سخنگویان اشکال مختلف در تفاهم با یکدیگر است.
چنین طبقه بندی هایی از زبان تنها از منظر علمی و زبانشناسی معتبر است. اما زبان نهادی اجتماعی است و بررسی آن جدای از اجتماع، یک بعدی خواهد بود. بنابراین در بسیاری از موارد دیدگاههای غیر زبانشناختی نیز در طبقه بندی گونه های زبانی مد دخالت دارند. به طور مشخص معادلات سیاسی و پیوندهای ملی و قومی بر روش کاربرد این اصطلاحات تاثیر می گذارند. پاره ای از حکومتها معتقد به داشتن بیش از یک زبان رسمی برای ملت خود نیستند و به دلایلی حتی از وجود زبانهای مختلف نام نمی برند. در این راستا گاه یک زبان در حد گویش یا حتی لهجه تقلیل داده می شود. گاه دلایلی چون نداشتن نوشتار و دستور زبان از سوی قدرتهای سیاسی برای به حاشیه راندن و منسوخ کردن یک زبان به گویشوران آن القا می شود. حال آن که زبان با نظام نوشتاری، زبان نمیشود؛ صدها زبان در جهان امروز همچنان بدون نظام نوشتاری اند و تنها ادبیات شفاهی دارند. از دیگر سو زبانها چه زبانشناسان برای آنها دستور زبان توصیف کنند یا نه، دستور زبان دارند.
“زبان، گویشی است که ارتش و ناوگان دارد”. این طنز هوشمندانه ماکس واینریش سیاست و موضوع زبان را به هم گره می زند. طبق تعریف پیترو بمبو در قرن شانزدهم “آنچه فاقد ادبیات است، زبان نیست”. اما این معیار تنها در جوامع دارای سنت نوشتاری طولانی مصداق دارد. اگر ادبیات به معنای نوشتاری باشد اساسا هیچ زبانی تا همین زمانهای اخیر وجود نداشته است (۱).
کردی و جایگاه آن به عنوان یک گونه ی زبان
کردی، ابزاری است که مردم کرد با آن سخن می گوید. مردمی که پراکندگی جغرافیایی زیادی دارد و درون مرزهای سیاسی چندین کشور همجوار با ملل مختلف قرار دارد. کردی حداقل درون یک مرز سیاسی (عراق)، زبان رسمی (۲) است و در برخی کشورها (مانند سوئد و ارمنستان) از کردی در مقوله آموزش به زبان مادری حمایت قانونی می شود.
ادبیات شفاهی کردی رازدار مجموعه ای اصیل و غنی از حماسه ها، اسطوره ها و داستانهای عشق و دلدادگی و رشادتهای یک ملت است که قدمت تاریخی و موجودیت فرهنگی وی را نشان می دهد. در حوزه ادبیات نوشتاری نیز از بزرگان آن آثار ادبی مهمی به زبان کردی از سده های گذشته به یادگار مانده است (۳).
با آنکه کردی به عنوان یک گونه زبانی رابطه خویشاوندی با زبان فارسی دارد اما از دیدگاه واژگانی، دستوری، آواشناسی و معناشناسی با آن همانندی ندارد. حقیقتی که تازگی ندارد و قبلا نیز از سوی محققان بسیار بر آن تاکید شده است. مینورسکی در آثار خود به خوبی نشان می دهد که زبان کردی کاملا مجزا از زبان فارسی است. ژان دو مرگان تاکید می کند که کردی لهجه ای از فارسی نیست بلکه خود یک زبان خاص و خواهر زبان فارسی و حتی شاید قدیمی تر از آن باشد.
فریدریک مولر بیان می دارد که “زبان کردی به هیچ وجه از زبان فارسی برگرفته نشده است. با اینکه از لحاظ دستوری و آواشناختی شباهت هایی دارند اما کردی دارای ویژگی های منحصر به فردی است که در دیگر زبان های ایرانی دیده نمی شود”. سیدنی سیمیس می گوید “زبان کردی از زبان فارسی کهن قدیمی تر است و کتیبه های بیستون به آن نوشته شده است”.
نگاهی گذرا به کتب دستور زبان، تفاوتهای آشکار دو زبان کردی کرمانجی و فارسی را روشن می سازد (۴):
• در کردی کرمانجی هر کلمه (جاندار یا غیر جاندار) الزاما مذکر یا مونث است در حالی که در فارسی چنین نیست.
• در کردی کرمانجی برای زمان های حال و گذشته دو نوع ضمیر فاعلی کاملا متفاوت بکار می رود در حالی که در فارسی فقط یک نوع ضمیر فاعلی وجود دارد.
• در کردی کرمانجی زمان های مجهول با ترکیبات صرفی فعل “آمدن” درست می شود در حالی که در فارسی با فعل “شدن” بدست می آید.
• در کردی کرمانجی قید مکان بعد از فعل می آید اما در فارسی قبل از آن.
• در کردی کرمانجی اسم صرف می شود اما در فارسی چنین حالتی وجود ندارد.
تفاوت کردی و فارسی بسیار بیشتر از تفاوت برخی زبانهای مطرح دیگر با هم است. به عنوان مثال امکان تفاهم بین دو نفر که به کردی معیار (کردی دیاربکر) و فارسی معیار (فارسی تهران) گویش می کنند، وجود ندارد در حالیکه گویشوران دو زبان ایتالیایی و فرانسوی یا سوئدی و نروژی در ارتباط با یکدیگر می توانند تفاهمی در حد کامل داشته باشند.
با در نظر گرفتن تمام گزاره های زبانشناختی و غیر زبانشناختی؛ کردی یک زبان است
و گویش یا لهجه نامیدن آن جز از یک نگاه کور و باوری آلوده بر نمی آید.
زبان کردی یکی از اعضای خانواده زبانهای هند و اروپایی و متعلق به یکی از شاخه های اصلی آن یعنی زبانهای ایرانی است. سه زبان از زبانهای ایرانی به عنوان زبان رسمی هم اکنون در چهار کشور استفاده میشود. این زبانها عبارت اند از فارسی در ایران و تاجیکستان، فارسی و پشتو در افغانستان و کردی در عراق.
زبان کردی به طیفی از گویشها/زبانهایی گفته میشود که کردها هم اینک با آن سخن میگویند. زبان کردی عمدتا در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین جمعیت کردهای مقیم روسیه و جمهوری های آسیای میانه قابل توجه است (۵). در یک طرح مطالعاتی مجله بین المللیLe français dans le monde بر اساس مدل جاذبه ای، ۸۸ زبان اول دنیا را مشخص کرده است که جایگاه سی و یکم زبان کُردی در خور توجه است. در این فهرست انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی در مقامهای اول تا سوم قرار گرفته اند، عربی هفتم بوده است و “ترکی”، “فارسی” و “آذری” به ترتیب “بیست و ششم”، “چهلم” و “چهل و هفتم” بوده اند (۶).
در حال حاضر کتب، مجلات، روزنامه ها و سایتهای متعددی به زبان کردی منتشر می شوند و آثار متعددی از زبان های دیگر به کردی ترجمه شده است. در بین تمام زبانهای دنیا تنها ۵۰ زبان وجود دارد که بیش از ده میلیون متکلم دارد و ۳۵ زبان وجود دارد که آثار برجسته ای به آن زبان نوشته شده است که کردی در هر دو گروه اشاره قرار دارد. نویسندگان کرد در سالهای اخیر جوایز ادبی با ارزشی دریافت کرده اند (۷).
اولین روزنامه ی کردی با نام “کردستان” در سال ۱۸۹۸ در قاهره به چاپ رسیده است (۸) و قدیمی ترین کتاب کردی نیز “مصحف رش” یا “کتاب سیاه” است که در قرن ۱۳ میلادی به رشته نگارش در آمده است. زبان کردی در دانشگاههای کردستان عراق و برخی دانشگاههای اروپایی تا مقطع دکترا تدریس می گردد (۹).
کردی گویشهای متعددی دارد که از نظر زبانشناسی گاه به هم نزدیک و گاه از هم دورند اما از لحاظ جمعیتی اکثر کردها با یکی از دو گویش کرمانجی و سورانی صحبت میکنند. زبان گویشوران کرمانجی و سورانی برای یکدیگر قابل فهم نیست ولی آنها میتوانند زبان یکدیگر را تا حدودی آسان بیاموزند. تفاوت دستوری و واژگانی بزرگی میان سورانی و کرمانجی وجود دارد به گونهای که شمار زیادی از زبانشناسان این دو را دو زبان جداگانه بهشمار میآورند (۱۰).
سورانی خود لهجه های متعددی دارد و عمدتا در شهرهای مهاباد، سقز و سنندج در ایران و سلیمانیه، اربیل و کرکوک در عراق تکلم می شود. از سوی دیگر حدود ۸۰ درصد کرد زبانان جهان به گویش کرمانجی سخن می گویند (۱۱). کرمانجی در سرتاسر کردستان ترکیه، کردستان سوریه، بخشی از کردستان عراق و استانهای آذربایجان غربی و شمال خراسان بزرگ در ایران و روسیه و کشورهای آسیای میانه کاربرد دارد. در حقیقت این زبان تنها گویشی از کردی است که در هر همه بخشهای کردستان، تکلم می شود. کرمانجی سرشتی قدیمی تر و اصلی تر را نسبت به دیگر گویشهای کردی حفظ کرده است و همانند آنها دستخوش دگرگونی نشده است (۱۲).
زبان کردی در عراق زبان رسمی است. در ترکیه، کاربرد کردی محدود شده است و در سوریه این محدودیتها بیشتر است. در ایران نیز اگر چه طبق قانون اساسی، آموزش به زبان کردی محدودیتی ندارد اما در عمل امکان آموزش به این زبان در سیستم آموزشی فراهم نشده است.
منابع و پی نوشت ها:
۱- متیوز، پی اچ (۱۳۸۸)، زبان شناسی، حشمت اله صباغی، فرهنگ معاصر، تهران
۲- زبان رسمی به زبانی گفته میشود که به طور قانونی در کشور و یا منطقهای از کشور انتخاب شده است. http://goo.gl/UjhCa
3- برخی از بزرگان کرد که از آنها آثاری به زبان کردی به جای مانده است عبارتند از علی حریری قرن ۱۵ میلادی، ملای باته ای قرن ۱۵، ملای جزیری قرن ۱۷ و احمدخانی قرن ۱۷ میلادی. در دوران معاصر نیز می توان از عبدالرحمن شرفکندی (هژار)، محمد امین شیخ الاسلامی (هیمن) و محمد قاضی نام برد.
۴- بلو، ژویس (۱۳۸۷)، دستور زبان کردی کرمانجی، علی بلخکانلو
مشکوه الدینی، مهدی (۱۳۸۶)، دستور زبان فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد
۵- در سال ۲۰۰۸، واگیف گرایف کنسول روسیه در هه ولیر (اربیل) تایید کرده است که در روسیه ۲ میلیون و۷۲۰ هزار کرد به عنوان شهروند روسی زندگی می کنند (کرد نیوز). goo.gl/0biI7
6- Le français dans le monde ، سال ۲۰۰۸، شماره ۳۵۵ – goo.gl/O86mH
7- محمد اوزون در سال ۲۰۰۱، برنده جایزه تورگونی سگرشتد و شیخ موس داختکین در سال ۲۰۰۷ برنده جایزه مالارمه از فرانسه شده اند.
۸- قریشی، کاوه (۱۳۸۹)، صد و دوازده سال مطبوعات در کردستان، سایت روز آنلاین با استناد به سعید مرادیان، فهرستگان یک قرن مطبوعات مناطق کردنشین، انستیتو فرهنگی کردستان، چاپ اول، تهران ۱۳۸۶
goo.gl/rugoJ
goo.gl/FttWp
9- وضعیت تدریس زبان کردی در دانشگاههای اروپایی goo.gl/DVVZS
10- کرمانجی و سورانی دو زبان جدا – goo.gl/VWLwf
11- گویشوران زبان کرمانجی بیشتر است. goo.gl/77Hnd
12- کردی سورانی از زبانهای فارسی، عربی یا آرامی (Neo-Aramaic) تاثیر پذیرفته است. goo.gl/C3r6s
– زبان، ویکی پدیا – goo.gl/SmwWz
– شهدادی، احمد (۱۳۸۴)، زبان معیار: تعریف و نشانه، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۲۳ و ۲۴ – goo.gl/gqYAM
– سلیمی، صهبا (۱۳۸۷)، زبان، گویش و لهجه، سایت زبان فارسی – goo.gl/2KhBf
– نجفی، ابولحسن (۱۳۵۴)، زبان چیست؟، ماهنامه آموزش و پرورش، اردیبهشت ۱۳۵۴، شماره ۸۳ – goo.gl/iiHQJ
– کوک، گای (۱۳۸۸)، زبان شناسی کاربردی، مصطفی حسرتی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
سلام
من فریبرز هستم،از لکستان
به کردی سورانی،کلهری تسلط کامل دارم
هورامی و کرمانجم کامل متوجه میشم
که نشان از کامل بودن زبان خودم لکی داره
لک ها فقط لک هستند نه کرد
این کردای سورانم اگه غیرت داشتین در مقابل اسلام و عمر, مث ما تسلیم نمیشدین
واقعا برای برخی دوستان متاسفم که با زبان کلهری مخالفت میکنند آنهم اگر آن فرد اهل سنندج باشد یک بار در گوگل بنویسید کردی کلهری یا ایل کلهر انوقت واقعیتهای زیادی را متوجه میشوید ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفته های استاد ناسه ر ره زازی در شبکه زاگرس:من یکی از کسانی هستم که زبان کلهری را دوست دارم و قصد زنده کردن ان را دارم به همین علت دیگر بیشتر با این زبان موسیقی اجرا میکنم و شعر میگویم بر اساس تحقیقات من دو زبان کلهری و اورامی دارای تاریخی طولانیتری نسبت به کرمانجی هستند و دارای۳تا۵هزار سال قدمت دارن کلهرها دارای اواز هوره که یکی از اوازهای زردشت هست هستند و اورامی ها سیاچمان را دارند که انهم مربوط به گذشته های دور است زبان کلهر بسیار از کرمانجی و سورانی کهن تر است و میتوان گفت این دو زبان زاده های زبان کلهریند در حالی که اورامی به ضورت مستقل به حیات خود ادامه داده است و علت انهم شرایط جغرافیایی مکان زندگی انهاست پس از شکست ساسانیان(کردها)از اعراب نیمی از کردستان (کرمانجها و سورانیها و زازاک ها و اورامانات )دین اسلام یعنی اسلام سنی را پذیرفتند اما کلهرها این دین را نپذیرفتند و دین زردشتی را حفظ کردند و به کوهستان های منطقه گرمیان(کرکوک)پناه بردند تا اینکه حدود ۵۰۰سال پیش به وسیله صفویان شیعه را پذیرفتند مسجدی با تاریخ ۱۵۰ سال در مناطق شیعه(کلهری)وجود ندارد اما کردستان سنی دارای مساجدی هزار ساله و بیشتر است .دوستان این بود گفته های ماموستا ناصر رزازی که بر طبق مدارک مستند و تاریخی است توهین یک کرمانج و یک سوران به کلهری یعنی توهین به ریشه خودشان دوستان عزیز دو عامل باعث حفظ زبان کرمانجها و سورانها شده سنی بودن و عدم دسترسی جغرافیایی در گذشته و دلیل کمرنگ شدن زبان کلهری اصیل که بسیار قدیمی و سخت است که مردم کلهر حتی خود توان تکلم به ان را ندارند در مسیر بودن زندگی این قوم بوده مثلا کرمانشاه که چهارراه غرب ایران است و در مسیر جاده ابریشم و بغداد است دوستان کمی مطالعه کنید و واقعیات را بپذیرید هر چند مطابق میل شما نباشد زنده باشید
من به کردهای جهان سلام میکنم و به کرد بودنم افتخار میکنم
اما …………. درود بر جلالی و بروکی ( هربژی کردستان).
………… KURDSTAN………….
با سلام به برادران کوردم از ماکو تا ایلام …. نادان تر از ان کس نیست که کردی جنوبی با گویش های کلهر و لکی و …. را از کورد نداند این همان هدف غاصبان و دشمنان ملت کورد است با این حرف ها کسی نمیتواند ایلام کرد و کرماشان پایتخت فرهنگ و هنر ملت کورد را از هویت و تاریخ کردستانیش دور کند این افراد که پیام های تفرقه انگیز نوشته اند مطما باشید کورد نیستن ما کورد ها مذهب و ایین نمان کردستان است تفاوت لهجه و مذهب برایمان در درجه اخر قرار دارد ما یک نام و نشان داریم انهم کرد و خاک پاکمان کوردستان بزرگ است… ……کرماشان با تمام فشار و تحریف و ظلم ها هویت و زبان کردی یش را حفظ کرده من سورانی زبانم از قوروه کوردستان افتخار میکنم که کرمانشاه و لهجه زیبای کلهری به غنای زبان کوردی کمک کرده و زنده است چون کرماشانی زنده است و نخواهد مردد و خار چشم دشمنان فرهنگ و زبان کردی است…..بزی برایتی . اشتی ..
کرماشانه که م ئه خاکی دیرین …. کرماشان پایتخت کورد و کردستان مادر شهر های کورد نشین ایران…… وه بی کرماشان کوردستان دی چه س…….ئه سا ئیمه ی کورد رزگارمان بوود … کرماشان ئیلام داژ دارمان بوود….
با سلام به برادرانم در هرجای دنیا کسی که که هویت و زبان کردی جنوبی رو انکار که به کورد بودن خود شک کنه …. ما یک نام و نشان هستیم فراموش نکنیم با هر لهجه و زبانی و هر شهری ما را با نام کورد میشناسند ….پس انکس که پیام تفرقه نوشته کورد نیست باور کنید برای تفرقه و سو استفاده از مذهب و لهجه این پیام ها را مینویسد … کورد ها اگاه ترین مردمان ایران هستن و با سواد ترین و متمدن ترین ایرانیان فراموش نکنید ما یک هدف و ارمان داریم …استان موکریان. استان سنه و استان کرماشان و استان ایلام با هر لهجه و مذهبی کرد و کردستانی هستن ….
با سلام من یک کرمانجم وبه کورد بودنم افتخار میکنم وتوصیه ام به دوستانی که همدیگر را متهم به خیانت میکنند اینه که با سطحی نگری میان اقوام اختلاف نندازید
ننگ بر آن شخصی که به زبان فارسی توهین کرد و گفت یک مشت حروف پشت سر هم است. آخر نادان بی سواد همه ی زبانها مشتی حروف هستند و کردی همان پارسی اوستایی یا پهلویست.من خودم کرد هستم اما می دانم که فارسی زبانی بسیار شیرین است و با کردی از یک خانواده است.خانواده ی زبانهای ایرانی.گویا شما این مطلب و نظرات را بیشتر برای تفرقه افکنی بین اقوام ایرانی می گذارید.کردی چه زبان باشد چه گویش از دسته زبانهای ایرانیست و کردهای سراسر دنیا اصالتا ایرانی هستند. ای کاش پیش از نگاشتن نظرات اشتباه کمی تاریخ و زبانشناسی می خواندبد.. می دانستید که فارسی چه جایگاهی در ادبیات جهان دارد.شکر شکن شوند همه طوطیان هند / زین قند پارسی که به بنگاله می رود
زبان کردی که در چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه گویشوران زیادی دارد به گویشها و لهجههای زیر تکلم میشود.
گویشها و لهجههای کردی
کردی شمالی (کرمانجی)
سنجاری •
جدیکانی •
ارفی •
بوتانی •
بایزیدی •
هکاری •
سورچی •
کرمانجی خراسانی •
شکاکی •
وانی •
جەزیری •
بادینانی
کردی مرکزی (سورانی)
مکریانی •
پشدری •
خوشناوی •
اربیلی •
گروسی •
اردلانی •
سلیمانیهای •
ورماوهای •
گرمیانی •
کولیایی •
کرکوکی •
بنگردی •
رواندزی •
جافی
گویشهای جنوبی کردی
کرمانشاهی، کلهری، لکی، کردی ایلامی
سلاو وه گشت.من کرماشانی هستم و افتخار به این موضوع میکنم.کلهری و اورامی قدیمی ترین زبان های کوردی اند بنا بر منابع علمی و معتبر جهانی.کرد خونش رو کرد باید بجوشه.ما متحدیم تا پای جان
کرد ها چه کلهر چه سوران چه اورامی و جافی و چه کرمانجی و ایلامی فرقی ندارن.شما رو به خدا نگذارید بینمان فاصله بندازن.کورد ستیزی همیشه بوده و ما هم همیشه جنگیده ایم.کرمانشاه بزرگترین منطقه ی کرد هست.از خودمان دورش نکنیم که ضربه ی بزرگی به خودمان میزنیم.با صبر و تحمل باید زبان کردی را به جایی برسانیم که تمام کرد ها بتوانند به راحتی با هم ارتباط برقرار کنند.چه کرماشانی چه سنندجی چه ایلامی.شاید مدتها طول بکشد ولی زبان کردی در هیچ جای مناطق کورد نشین از بین نخواهد رفت.زنده باد کرماشان.کوردستان و ایلام
سلام
من چند تا دوست کرد دارم و وقتی کردی صحبت می کنند تعداد قابل توجهی واژه فارسی استفاده می کنند۰ می خواستم بدونم علتش چیست؟ وآیا یه کردی که مثلا در ترکیه زندگی می کنه و تا حالا ایران نیومده هم در صحبتهاش از واژه های فارسی استفاده می کنه یا نه؟
زور سپاس